خــــــــدایا ! ! !

یا خیــلی برگردون ^{عقبــــ !}

یا بــزن بره ^جــلو!

اینــجای فیلم ^{زنــدگیم} خیــــــلی خش داره...

پاهایم را که داخل ^آب میگذارم...^ماهی ها جمع میشوند!

انگار آنها هم فهمیده اند....

که ^طعمه ی روزگار بوده ام...

" ^تو "... 

شوخی زیبایی بودی که خداوند با من کرد...! 

اما شوخی بود...!

تو بی تقصیری!

خدای تو هم بی تقصیر است!

من،" ^تاوان " اشتباه خود راپس میدهم...!

تمام این " ^تنهایی "....تاوان " ^{جدی گرفتن} "

آن " ^شوخی " است...!

گفتم:خدایا از همه "^دلگیرم"!

گفت:حتی از من...؟

گفتم:خدایا "^دلم" را ربودن!

گفت:پیش از من...؟

گفتم:خدایاچقدر دوری؟

گفت:تو یا من...؟

گفتم:خدایا "^{تنهاترینم}"!

گفت:بیشتر از من...؟

گفتم:خدایا "^کمک" خواستم!

گفت:از غیر من...؟

گفتم:خدایا "^{دوستت دارم}"...

گفت:بیش از من...؟

...ღ❤ღ

به این میگن عشق

به هر زبانی که باشد!

بغضم را میشکند!

نمی دانم!

بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است . . .

به تو که فکر می کنم

بی اختیار به حماقت خود لبخند می زنم...

سیاه لشکری بودم  در عشق تو

و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …

افسوس...

هر روز این عشق یکطرفه را طی میکنم!

یکبار هم تو گامی بدین سو بردار!

نترس...!

جریمه اش با من!

خدایا...

این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند

فکری کن

اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت!!!

برای خیانت ، هزار راه هست

اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف

نیست !

چقدر تلخ است بعد از سال ها انتظار

" نیمه گم شده ات " را کامل بیابی...

یـکـــ نـفـَر مـے خـــواهــَمــ ــ

مُـحــکــَـمـــــــ‗__‗ــــــ‗ــــــ بــٍـزنـد درٍ گــوشَـمـــــــ‗__‗ــــــ‗‗ــــ

بـے هـیـچ دلـیلـے

فقَـط بشکـند ایـن بُـغـضِ لــعنـتـے رو

 

چقد سخت است

بعد از سالها انتظار

دیگر از تنهایی خسته شده ام....

                                                  به کلاغ ها زیر میزی میدهم